ارشاد نمیتواند مقابل ابتذال شبکه نمایش خانگی بایستد، صداوسیما باید وارد عمل شود/ تلویزیون کار فرهنگی چندانی انجام نداده/ نمیتوانیم با زور کاری کنیم کسی ماهواره نبیند
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۹۸۹۳۱
ساعت 24-مجتبی محفوظی درباره سرمایههای اجتماعی که سالها در تلویزیون تبدیل به برند شده ولی اکنون از این رسانه جدا شدهاند، میگوید: شخصا دلیل جدایی این دوستان را نمیدانم اما برای حذف هر کدام از چهرهها از تلویزیون قطعا دلیل قانع کننده وجود داشته است.برخلاف آماری که سازمان صداوسیما از مخاطبان خود ارائه میدهد، بسیاری از کارشناسان معتقدند که صداوسیما در این سالها با کاهش چشمگیر مخاطب مواجه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علت این موضوع نیز به از دست دادن سرمایههای اجتماعی این رسانه و پایین آمدن کیفیت تولیدات نمایشی آن مربوط میشود. در مقابل اما شبکه نمایش خانگی و ویاودیها که با محدودیت کمتری در تولیدات خود مواجه هستند، روند رو به رشدی را در جذب مخاطبان طی میکنند.
وضعیت بهگونهای است که سازمان صداوسیما برای جلوگیری از کاهش بیشتر مخاطبان خود خیلی جدی به میدان آمده است. البته مدیران صداوسیما به جای تولید محصولات فرهنگی که نظر مخاطبان را جلب کند، در پی ایجاد انحصار بیشتر هستند. در همین راستا بر مبنای بخشنامه قوه قضاییه که هرگونه فعالیت در زمینه «صوت و تصویر فراگیر» را صرفاً در صورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز میداند، معتقد است که شبکه نمایش خانگی نیز باید به عنوان زیرمجموعه سازمان تعریف شده و مجوز تولیدات خود را از این رسانه دریافت کند. در مقابل کارشناسان، شبکه نمایش خانگی را قابل تعریف در رسانههای فراگیر نمیدانند و معتقدند که شامل این قانون نمیشوند.
پیرامون این موضوع با مجتبی محفوظی (نماینده مجلس) که در لیست کمیسیون فرهنگی قرار دارد، به گفتگو پرداختیم. البته محفوظی؛ خود را عضو این کمیسیون ندانسته و میگوید که گذاشتنش در لیست کمیسیون فرهنگی کار ناحقی است که او آن را نمیپذیرد.
تلویزیون کار فرهنگی چندانی انجام نداده و برنامهای نداشته است
در شرایطی که بسیاری از کارشناسان معتقدند مخاطبان تلویزیون با کاهش چشمگیر مواجه شده، شاهد تلاشهایی برای انحصارگرایی بیشتر از سوی این رسانه هستیم. دلیل کاهش مخاطبان تلویزیون در این سالها چیست و آیا تلویزیون آنطور که باید به وظایف خود عمل کرده است؟
صداوسیما برای برنامههای خود باید شاکله خاصی داشته باشد. ضمن اینکه باید موازین اسلامی و ملی را رعایت کند. همچنین این رسانه باید با برنامههای جذاب خود بتواند مخاطبین را جذب کند. همچنین تلویزیون باید بتواند آن وظیفهای که برعهدهاش است را به خوبی به انجام برساند. به این ترتیب فرهنگسازی کند و فرهنگ اسلامی و ایرانی را از طریق رسانهای که در اختیار دارد، ترویج و نقش رسانهای خودش را ایفا کند. در نهایت ضمن جذابیت بتواند بیشترین بیننده و شنونده را به سمت خودش جذب کند.
این موارد نیاز به برنامه و برنامهریزی و استفاده از نظرات کارشناسان خبره دارد. به هر حال باید یکسری آدم کارشناس و باتجربه بنشینند و برنامهها را تدوین کنند. نقشه راه داشته باشند تا در رسیدن به مهمترین وظایف و اهداف صداوسیما ملی که جذب بیننده، تاثیرگذاری و نشر فرهنگ ایرانی اسلامی از جمله آنها به شمار میآید، موفق شوند.
آیا تلویزیون در این موارد که نام بردید موفق عمل کرده است؟
تا حدودی. موفقیت آنها نسبی است و درصد پایینی هم دارد. در واقع کار فرهنگی زیادی انجام نداده و مشخص بوده که برنامه آنچنانی نداشته و نتوانستند خوب مدیریت کنند. منتها میشود که این را به بهترین شکل اداره و مدیریت کرد و بهترین نتایج را گرفت.
سازمان صداوسیما با استناد به بخشنامه رئیس قوه قضاییه که هرگونه فعالیت در زمینه «صوت و تصویر فراگیر» را صرفاً در صورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز میداند، معتقدند که شبکه نمایش خانگی باید به عنوان زیرمجموعه سازمان تعریف شده و مجوز تولیدات خود از این رسانه دریافت کند. اما باتوجه به تعریفی که از رسانههای فراگیر وجود دارد، ویاودیها رسانه فراگیر به شمار نمیآیند. به عنوان نماینده مجلس که نهاد قانونگذاری است، ادعای صداوسیما را چگونه ارزیابی میکنید؟
برای این موضوع باید به قانون رجوع کنیم و ببینیم که قانون چه میگوید. باید از هرچه که قانون میگوید تمکین کنیم تا مر قانون اجرا شود. متاسفانه شبکه نمایش خانگی به ابتذال کشیده شده و خیلی بهتر است که توسط صداوسیما، وزارت فرهنگ یا هر متولی که بتواند آن را خوب اداره کند اداره شود تا به این ترتیب از ابتذال و نشر ابتذال در جامعه اسلامی جلوگیری و این وضعیت جمع شود. بنده موافق آن چیزی که فعلا در شبکه نمایش خانگی در حال رخ دادن است، نیستم.
نمونههای ابتذال شبکه نمایش خانگی وجود دارند
اول آنکه مجوز نمایش خانگی را ارشاد صادر میکند، درثانی بسیاری از کارشناسان صحبتهای شما درباره شبکه نمایش خانگی را قبول ندارند و معتقدند که سوءتفاهمهایی رخ داده و وضعیت به این شدیدی که گفته میشود نیست. برای روشن شدن موضوع میتوانید چند نمونه از نمودهای ابتذال که در تولیدات شبکه نمایش خانگی در حال رخ دادن است را نام ببرید؟
در حال حاضر تمرکز و حضور ذهن ندارم ولی نمونهها از این مسئله فراوان است. خودتان میتوانید پیگیری کنید و این نمونهها را دربیاورید. اصلا سوءتفاهمی نیست و شبکه نمایش خانگی کنونی قطعا در حال کشاندن جامعه به سمت ابتذال است که باید جلوی آن گرفته شود.
اگر وزارت فرهنگ میتوانست تا به حال جلوی ابتذال را گرفته بود
باید صداوسیما وارد شود
با ساختارمند کردن اخذ مجوز برای تولیدات ویاودی میتوان جلوی نمودهای ابتذال که شما از آن نام بردید را گرفت و دیگر نیازی نیست محل صدور مجوز را از ارشاد به سازمان تغییرداد چه اینکه همین نهاد به سینما و تئاتر و موسیقی هم مجوز میدهد، از همین رو این ساختارمندی در وزارت ارشاد با سرعت بیشتری میتواند رخ دهد. اصرار صداوسیما برای اینکه شبکه نمایش خانگی زیر مجموعه خود کند از کجا ناشی میشود؟
اگر وزارت فرهنگ ".... " میتوانست که جلوی ابتذال را بگیرد تا به حال گرفته بود. باتوجه به اینکه مجوز این تولیدات از وزارت فرهنگ صادر میشده و باتوجه به آن ابتذالی که در شبکه نمایش خانگی در حال رخ دادن است، بنابراین وزارت فرهنگ نتوانسته کاری در جهت مقابله با این موضوع انجام دهد و خیلی بیش از اندازه ضعیف و شاید هم هدفمند این کار را انجام داده است. بنابراین به نظر بنده وزارت فرهنگ توانایی این موضوع را ندارد و بهتر است که این مهم تحویل صداوسیما شود.
نمیتوانیم با زور کاری کنیم کسی شبکههای ماهوارهای را نبیند
باتوجه به صحبتهایی که درباره کاهش مخاطبان صداوسیما مطرح است، آیا این انحصارگرایی مطلق سبب گرایش بیشتر به دیدن شبکههای فارسی زبان خارج از کشور نمیشود؟
مجموعه این موارد با استفاده از کارشناسان خبره باید اداره و برنامهریزی شود. ما نمیتوانیم با زور کاری کنیم که کسی شبکههای ماهوارهای را نبیند و شبکههای داخلی را دنبال کند. به هر حال باید برنامههای ما جذاب باشد و بتواند مخاطبین را به سمت خودش جذب کند. وگرنه ما به خاطر اینکه مردم شبکههای ماهوارهای را تماشا نکنند، نمیتوانیم سریالهایی تولید کنیم که بدتر از تولیدات ماهوارهای باشد.
آخر این چه کاری است؟ یعنی به جای اینکه ما در مقابل حریف بایستیم و همچون بازی فوتبال دفاع یا حمله کنیم، بگوییم که به هر حال ما در مقابل تیم قدری هستیم و به خودمان گل به خودی بزنیم. یا اینکه اصلا وارد زمین نشویم و از ابتدا بگوییم که شکست را پذیرا هستیم. بنابراین اگر هم چنین اقداماتی منتج به این شود که مردم به سمت ماهوارهها روند، ما باید کار خودمان را انجام دهیم. نه اینکه از ترس اینکه مردم به سمت ماهوارهها بروند کاری نکنیم. بنابراین اینکه برای جذب مخاطب ما هم فیلمهای مبتذلی بسازیم که شوخیهای جنسی و محتواهای زننده در آنها عادی باشد، درست نیست.
فردوسیپور در برنامه ورزشی صحبت سیاسی و اقتصادی میکرد
در طول فعالیت ۴۰ ساله تلویزیون چهرههای مختلفی در این رسانه مطرح و تبدیل به سرمایه اجتماعی تلویزیون شدند اما نحوه برخورد تلویزیون با این افراد در سالهای اخیر به نحوی بوده که سبب جدایی آنها از رسانه ملی شده است. عادل فردوسیپور، مزدک میرزایی و حیاتی از جمله همین افراد به شمار میآیند. برخورد تلویزیون با سرمایههای اجتماعی خود را چطور ارزیابی میکنید؟
به هر حال در هر سازمان، ارگان و وزارتخانه یک نهاد تعریف شده که کار بازرسی برعهده آن است و جلوی تخلفات را میگیرد. بنابراین برای هر تخلفی یک عکسالعمل و عقوبتی در نظر گرفتند. حال شما در هر سازمان، جایگاه یا حتی چهره ملی باشید، نمیشود که تخلف و کار ناشایست کنید. اینها شدنی نیست. قانون برای همه است. هرکسی هرجا باشد، قانون برای آن اجرا میشود. قرار نیست من بیایم و از بستر صداوسیما استفاده کنم و برند شوم و بعد هرچه خواستم بگویم و انجام دهم. شخصا نمیدانم که این عزیزان چه تخلفی کردهاند که محرومیت نصیب حالشان شده است. منتها آن کسانی که محروم کردند، حتما دلیل و مدرک کافی داشتهاند.
مثلا آقای فردوسیپور در برنامه ورزشی صحبت سیاسی و اقتصادی میکرد. خب برنامه ایشان ورزشی است و نباید این حرفها را میزد. آقای فردوسیپور برند بوده و محبوب است و برنامه بسیار جذاب و پربینندهای داشت ولی نمیشود که چون ما برندیم و محبوبیم هر حرفی را هرجا بزنیم. هر حرف جا و مناسبتی دارد. نمیشود من برنامه ورزشی تولید کنم ولی حرف سیاسی بزنم. حتما کسانی که سایر عزیزان را هم محروم کردهاند، دلیل و مدرک کافی برای این کار داشتند. وقتی مزدک میرزایی و مزدک میرزاییها از بستر این کشور استفاده میکنند و برای خود شخصیتی میشوند، ولی بعد به شهرهای فرنگی میروند، وقتی به ذات انسان و وطندوستی و تقوای افراد مربوط میشود، کسی که وطندوست بوده، معرفت و تقوا دارد به کشور، هموطنان و مردمش پشت نمیکند.
آیا خانواده نمیتواند از چنین اتفاقاتی جلوگیری کند؟
هر عملی عکسالعملی دارد. حتما این آقایان تخلفی داشتهاند که ممنوعالتصویرشان کردهاند. من دلیل قطعی این موضوع را نمیدانم ولی به هر حال موضوعی مطرح بوده است. قرار نیست کسی که از بستر جمهوری اسلامی استفاده کرده و برنده شده، هرکاری که میخواهد را انجام دهد. این درست نیست. قطعا آن کسانی که محروم و ممنوعاش کردهاند دلایل مستندی دارند. چون من میدانم که بدون سند و مدرک کاری نمیکنند. من همه این افراد را به تقوای الهی دعوت میکنم.
آیا به عنوان نماینده مجلس در برنامه کاری شما هست که از مسئولان سوال کنید؟
اگر جز وظایف نمایندگی باشد بله. اگر نباشد، دخالتی نمیکنم.
منبع: ایلنامنبع: ساعت24
کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی وزارت فرهنگ فردوسی پور ماهواره ای برنامه ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۹۸۹۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سریال ۸۷ به زودی از شبکه یک سیما پخش خواهد شد
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، رئیس سیمافیلم عنوان کرده بود که مجموعه تلویزیونی «۸۷ متر» قرار است از طریق یکی از پلتفرمها پخش شود، اما مخاطبان در این خصوص هیچ خبری دریافت نکردند تا اینکه کارگردان سریال خودش چندروز پیش، دست به کار شد و خبر داد که این مجموعه بعد از مدتها بلاتکلیفی بالاخره بختش باز میشود و روی آنتن میرود.
بیشتر بخوانید: احمدرضا درویش امسال «کندو» را کلید میزند؟به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، اما بحث تنها بر سر پخش یا عدم پخش سریال ۸۷ متر نیست. قضیه اینجاست که سانسور و حتی توقیف مجموعههای تلویزیونی از گذشته تاکنون ادامه داشته و در دوره مدیریت جدید براساس قولها و شنیدهها نوع دیگری از مواجهه با سازندگان، هنرمندان و سلبریتیها در دستورکار قرار گرفته بود که فاصله و شکاف پیشتر موجود میان برنامهسازان و مدیران رسانه ملی را عمیقتر جلوه میدهد.
پیمان جبلی از ابتدای حضورش در سازمان بهعنوان رئیس این رسانه ملی همواره بر استفاده از تمام امکانات سختافزاری و نرمافزاری برای جلب نظر مخاطب تاکید کرده بود. سابقه این رویکرد را میتوان در اظهارنظرهایش مورد بررسی و مداقه قرار داد و در این زمینه به راستیآزمایی قول و فاصله آن تا عمل دست زد.
از شروع دوره جدید مدیریت وی و همینطور دیگر مسئولان تلویزیون درمییابیم که این تمام ماجرا نیست و مدیران سازمان بارها با نگاهی نهچندان مثبت به مقوله حضور سلبریتیها واکنش نشان دادهاند. وقتی نسیم تغییر ساختمان شیشهای صداوسیما در جام جم را دربرگرفت، این گمان میرفت که براساس تصمیمات جدید دیگر نگاه مثبتی درخصوص سلبریتیها و مدل حضورشان در سازمان وجود نداشته باشد.
وحید جلیلی، قائممقام رئیس سازمان صداوسیما در امور فرهنگی از ابتدای حضورش در این جایگاه نگاه ویژهای به حضور افراد معروف در رسانه ملی نداشت و بیواهمه نگاه منفی خود در این رابطه را به سمع و نظر مخاطبان صداوسیما میرساند.
او بیان کرده بود: «طوری حرف میزنند که یک جریان رسانهای متنوع، رنگارنگ، پررونق و پرمخاطب داشتیم و یکباره افول کرد! دلیل اینکه تحول لازم و ضروری شد این بود که شما گفتید به ما اجازه دهید از آرمانها کوتاه بیاییم و خط سبزی اداره نکنیم، تا میتوانیم به سلبریتیها میدان بدهیم که اینها برای ما مخاطب بیاورند تا نظام قوی شود. بعد از ۲۰ سال چه شد؟ هم مخاطب بهشدت ریزش و افت کرد، هم سر بزنگاهها کسانی که برکشیدید، از جبهه دشمن سر برآوردند.»
حتی دیگر مدیران صداوسیما نیز کموبیش چنین دیدگاهی داشتند و مدام درخصوص حذف هرگونه سلبریتیمحوری، مجریمحوری و تهیهکنندهمحوری که غیرمنطبق با سیاستهای رسانه ملی بوده،تاکید میکردند و بهجای آن حرف از مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهرهها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیبهای گذشته میزدند و این مهم را در دستور کار خویش و مجموعه زیردستشان قرار میدادند.
آنها اینطور به مردم القا میکردند که دوره بدون میدان دادن بیبرنامه به سلبریتیها گذشته است و روال سابق در همکاری با افراد بهاصطلاح مشهور با تغییراتی جدی مواجه میشود. دیری نپایید که نگاه بهظاهر تغییرناپذیر مدیران سازمان در برخورد با مساله مهم مواجهه با سلبریتیها رنگ باخت و ریزش مخاطب رسانه ملی آنها را به این فکر انداخت که با تمام توان از همه ظرفیتهای موجود برای بازگشت چهرهها و هنرمندان مغضوب رسانه، به صداوسیما استفاده کنند تا آب رفته به جوی بازگردد و قاطبه مردم به تماشای دوباره برنامههای تلویزیون رضایت دهند.
در همین راستا علی فروغی، مدیر شبکه سه سیما در نشست تبیینی رسانه و سلبریتیها که در آذرماه سال ۱۴۰۲ در بیرجند برگزار شد عنوان کرد که از حضور سلبریتیهای متعهد به انقلاب استقبال میکنیم و چهرههای هنجارشکن فتنه ۱۴۰۱ به شرط پشیمانی میتوانند به رسانه ملی بازگردند. قاطبه هنرمندان و چهرههای محبوب مردمی علاقهمند نظام و انقلاب هستند و حاضرند با رسانه ملی کار کنند و ما هم از حضور این چهرهها در برنامههای مختلف صدا و سیما استقبال میکنیم.
ممکن است با برخی سلبریتیها اختلاف سلیقه داشته باشیم، اما دشمن ما نیستند و آغوش صداوسیما برای تمام هنرمندانی که میخواهند برای مردم و نظام کار کنند باز است و ممنوعیتی وجود ندارد. حتی ریاست سازمان هم پس از فعل و انفعالات صورت گرفته و با لحاظ کردن نگاه منفی مخاطبان به فقدان حضور چهرههای معروف و حتی محبوب در رسانه ملی در حاشیه اختتامیه جشنواره تلویزیونی مستند در آذرماه ۱۴۰۲ بهشکل تلویحی حرفهای گذشته خود و مدیرانش را پس گرفت و در رابطه با بازگشت مجدد سلبریتیها به جام جم افزود: «اگر در چند جمله بخواهم بگویم، چهرهها باید در خدمت مردم، کشور، ارزشها، اعتقادات و فرهنگ اصیل ایرانی باشند. ما دست همه چهرههایی را که در این زمینه حاضر هستند با رسانه ملی همکاری کنند به گرمی میفشاریم. درهای صداوسیما همیشه به روی آنها باز است و امیدواریم چهرهها هم در را به روی خود نبندند و از ظرفیت رسانه ملی بهخوبی استفاده کنند.»
اکنون که مدیران سازمان صداوسیما عزم خود را برای به دست آوردن دل مخاطبان جزم کردهاند یا اینطور وانمود میکنند، بد نیست به چند مورد از تغییر مواضع آنها در برخورد با سلبریتیها و هنرمندان شناختهشده نگاهی بیندازیم و بهطور مصداقی با روند دگرگونیها و قبول واقعیتهای برنامهسازی توسط مسئولان مرتبط همراه شویم.
عیاری و دردسری به اسم گربهکیانوش عیاری در بخشی از برنامه استودیو هشت شبکه رادیویی نمایش اعلام کرد که سریال تلویزیونی ۸۷ متر از شبکه یک سیما روی آنتن خواهد رفت؛ ولی سابقه اخبار مربوط به پخش یا عدم پخش این سریال را باید در گذشته جستوجو کرد. این سریال سال ۱۳۹۵ استارت خورد و پس از وقفههای مختلف و گاه و بیگاه در راه تولید، کار تصویربرداری مجموعه در زمستان سال ۱۳۹۹ پایان یافت و برای پخش از صداوسیما در اختیار این سازمان قرار گرفت. درحالیکه مخاطبان با خاطره خوشی که از تماشای مجموعه «روزگارقریب» نصیبشان شده بود انتظار پخش ۸۷ متر را میکشیدند به یکباره خبر رسید که این سریال نهتنها در مرداد سال ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه یک نخواهد رفت، بلکه احتمال واگذار شدن این سریال به پلتفرمها نیز وجود دارد.
اما این تمام ماجرا نبود و عیاری یکی از دلایل عدم پخش اثرش از سوی تلویزیون را حضور گربهها در صحنههای داخلی و خارجی سریال عنوان کرد که این مساله با واکنش صداوسیما مواجه شد. پس از این اظهارات بود که شبکه یک سیما در جواب به کارگردان ۸۷ متر عنوان کرد: «برخلاف ادعای آقای عیاری، سابقه پخش سریالهای مختلف از تلویزیون حاکی از آن است که نشان دادن برخی حیوانات مانند گربه و پرندگان در آثار نمایشی محل اشکال و حذف نیست، بلکه نمایش تصاویر مکرر، غیرضروری و نابجا در صحنههایی از سریال برای نشان دادن رفتوآمد حیوانات در محیط خانه از سوی بازبین تذکر داده شده و تصاویری مانند غذا دادن به گربه در سریال از سوی بازبین ایراد گرفته نشده وصرفا تصاویر مکرر، محل اشکال بوده است.»
حال اینطور بهنظر میرسد که گویا مشکل پخش سریال ۸۷ متر به دلیل آنچه مدیران تلویزیون نمایش تصاویر مکرر و غیرضروری گربه بیان میکردند، پایان یافته و این مجموعه پخش خواهد شد.
برپایی دوباره مهمونی ایرج طهماسب در خانه میزبانایرج طهماسب، برنامهساز محبوب و پرخاطره تلویزیون از سالها قبل «کلاه قرمزی» را برای این سازمان تولید میکرد و با بازخورد بسیار مثبتی هم از طرف مخاطب روبهرو شده بود اما ماه عسل طولانی طهماسب و صداوسیما در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید و وی به تنهایی راه پر از سنگلاخ برنامهسازی برای طیف وسیع مخاطبانش از کودک تا بزرگسال را به مدد پلتفرمها در پیش گرفت و برای چند سال صداوسیما را در این مسیر تنها گذاشت. اما مدیران جدید پس از کشوقوسهای فراوان توانستند با طهماسب برای حضور دوباره در جام جم به توافق برسند و بهار روابط خودشان با این هنرمند پیشکسوت را برای بار دیگر آغاز کنند.
فرزاد حسنی و حضور مجدد در قاب تلویزیونمحسن برمهانی، معاون سیما در مصاحبهای که در آذرماه سال ۱۴۰۲ درباره حضور دوباره برندها در تلویزیون ترتیب داد، اعلام کرد تمام برندهایی که در سازمان صداوسیما در این سالها موفقیت کسب کردند، جزء سرمایههای صداوسیما هستند و سازمان هم از هیچ برندی صرفنظر نمیکند و در حال مذاکره با همه آنهاست. یکی از این برندها یا همان چهرهها فرزاد حسنی بود که معاونت سازمان با صراحت از حضور دوباره او در قاب تلویزیون خبر داد. حسنی در نوروز ۱۴۰۳ اجرای برنامه «ای نسیم سحری عید شد» را در شبکه نسیم به عهده گرفت و توانست نگاه مثبت منتقدان و مردم را نسبت به اجرای خود بهخوبی جلب کند و دل مدیران تلویزیون را نیز به دست بیاورد.
نمونهها به اینجا ختم نمیشود و میتوان این تغییر رویه در مدل برنامهسازیهای صداوسیما را بهصورت مشهود مشاهده کرد. رسانه، تنها امکانی برای انتقال پیام به دیگری نیست و بهقدری فضای فراگیری را در اختیار دستاندرکارانش قرار میدهد که اگر نتوانند از آن بهدرستی استفاده کنند، تعامل میان خود و مخاطبانشان را از دست میدهند و وقتی کار از کار بگذرد هیچ نوشدارویی برای بازگشت مخاطب نمیتواند اعتماد از بین رفته را ترمیم کند و بافتهای آسیبدیده را جوش بزند. به هر روی، اقدام مدیران سازمان در تغییر دیدگاه نسبت به استفاده از ظرفیت سلبریتیها و افراد معروف را باید به فال نیک گرفت و آنها را به تداوم این رویکرد تشویق کرد تا رسانه ملی با آسودگی خاطر بیشتری به کار تولید برنامه برای مردم بپردازد و از حواشی دستوپاگیر خلاص شود.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
کد خبر: 1229973 برچسبها سریال