نگرانی عمو فیتیلهای تلویزیون از خوراک مسمومِ ماهواره برای کودکان ایرانی
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۷۸۶۶۸
علی فروتن معروف به عمو فیتیلهای تلویزیون این روزها بیشتر نگرانِ کودکان است، چون شبکههای ماهوارهای به دنبال نابودی فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی کودکاناند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چند وقتی است که تلویزیون از برندهای ماندگارش در حوزه کودک فاصله گرفته اما به تعبیر منتقدین و پیشکسوتان این عرصه، کار شگرف و ماندگاری هم ارائه نداده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از این برنامه استودیویی جذاب، فیتیلهایها وارد عرصه ساخت سریال شدند و مدتی قبل "دوقلوها" روی آنتن بود اما نتوانست آن توفیقات را تکرار کند. کاراکترهایی که خانه اولشان را تلویزیون میدانند و در جریان گپ و گفت دغدغهشان را مطرح کردند که نگرانِ فرهنگ آینده این سرزمیناند. وقت بچههای این سرزمین به درستی پُر شود، دست از این گوشی و شبکههای ماهوارهای با محتوای پوچ بردارند. علی فروتن یکی از این عمو فیتیلهایها است که وقتی درباره بچههای محروم صحبت میکرد بغض تمام وجودش را میگرفت.
او گفت: باید این سؤال را از مدیران داشته باشید که چرا بچهها را از تماشای برنامههای کودک محروم کردهاند؟ انگار برای تلویزیون مهم نیست که برنامه کودک داشته باشد و خوراک مناسب به آیندهسازان جامعهاش بدهد. واقعاً نگرانم و احساس خطر میکنم وقتی میبینم کودک ما به سمت ماهواره و محتواهای بیکاربرد گوشیهای تلفن همراه میرود. باید به فکر بچهها باشیم که فضای مجازی و ماهوارهای، به دنبال نابودی این فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی کودکاناند.
متنها آن متنهای با قوت و قدرتِ گذشته نیست
به سراغ علی فروتن عمو فیتیلهای تلویزیون رفتیم و با او لحظاتی درباره مشکلات کودک در تلویزیون به گپ و گفت نشستیم؛ مشروح این گپ و گفت را در ادامه بخوانید:
علی فروتن درباره کمرنگ شدن حضور فیتیلهایها در تلویزیون به خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت: سریال "دوقلوها" را در شرایطی به پایان رساندیم که در اوج قرار داشت و از این اتفاق خوشحالم. چون ادامه این روند، ما را دچار بحرانهای مالی و مهمتر محتوایی میکرد. بسیاری از مدیران علاقهمندند مجدداً فیتیلهایها دور هم جمع شوند و برنامه داشته باشند. اولاً خیلی پیگیری نکردند و ثانیاً محدودیتهایی که برای برنامه ایجاد میکنند آن حالی که برای بچهها و پدران و مادرانشان ساختیم را از بین میبرد. موضوع دیگر متنها هم آن متنهای با قوت و قدرتِ گذشته نیست که جا برای کار مؤثر داشته باشد.
وقتی آنتن زنده را از فیتیلهایها گرفتند!
وی در خصوص گرفتن آنتن زنده از فیتیلهایها، افزود: کیفیت برنامه و جذابیت را موقعی از فیتیلهایها گرفتند که برنامهمان از حالت "زنده" به تولیدی و ضبطی تبدیل شد. فیتیله در زمانی که برنامه زنده داشت تأثیر بسزایی بر روی مخاطب میگذاشت. چون ما برای خوراک مسموم ماهواره، پادزهری را طراحی میکردیم که از آن مطالب زیرپوستی شبکههای خارجی جلوگیری کند و به کودکان ما القاء نشود. اما وقتی برنامه تولیدی میشود و آن ظرفیت و قابلیت به روز بودن را از ما میگیرد. چون آنها به روز و آنلاین در شبکههای ماهوارهای فارسیزبانشان خوراک به روزی میدهند.
عمو فیتیلهای بچهها درباره توجه کشورهای مختلف به کودکان و غفلتِ برنامهسازان حوزه کودکِ تلویزیون، تأکید کرد: کشورهای مختلف هزینه و وقت زیادی را صرف میکنند تا همهچیز در اختیار کودکان قرار بگیرد و حتی ابتداییترین امکان هم فراهم شود. بهترین برنامهها را طراحی میکنند تا بچهها را جذبِ هدفگذاریهایشان کنند. ما اینجا برنامه میسازیم نه زیبایی بصری دارد از نظر رنگآمیزی و موسیقیایی، نکته جذبکنندهای برای مخاطب کودک نمیگذارد. این اتفاقات در حالی میافتد که بسیاری از کاربلدهای این حوزه گوشه خانه نشستهاند و یا دعوت به کار میشوند آنقدر نبایدها و ممنوعیتهای بر سر راه تولید برنامهشان قرار میدهند که خودش عطایش را به لقایش میبخشد.
نگران آن کودکیام که تنها دلخوشیاش برنامههای کودکِ تلویزیون است
وی با اشاره به اینکه دلم برای بچهای که امکانات ندارد و تنها دلخوشیاش برنامههای کودک است، میسوزد، افزود: مدیران ما بدانند ما با بچههای معلول و سرطانی زندگی کردیم، به مناطق محروم و دورافتاده این سرزمین رفتهایم که تنها وسیله و ابزار ارتباطیشان، همین تلویزیون است. ما انگیزه ساخت برنامهمان به خاطر همین مردمان سرزمینمان است که دوست دارند برنامه خوب ببینند اما انگار برای مدیران ما مهم نیست. دلم برای بچهای که امکانات ندارد DVD و فضایمجازی داشته باشد، میسوزد؛ کودکی که تنها دلخوشیاش برنامههای مختلف کودک است؛ ساعت و وقتی که برنامههای مورد علاقهشان را دنبال میکردند و امروز آن فضا در تلوزیون وجود ندارد.
عمو فیتیلهایها برمیگردند؟
فروتن درباره بازگشت عمو فیتیلهایها به تلویزیون، تصریح کرد: فعلاً نمیتوانم قول بدهم به واسطه اینکه درگیر پروژهای برای کتب درسی بچههای دوره ابتدایی هستیم. بحث نمایشی کردن این کتابها را داریم که البته فعلاً نمیتوانم جزئیات بیشتری از این پروژه بگویم. تلویزیون دعوت کرده اما پیگیریها سست بوده است، یعنی باید برای این خواستن هزینه کنند و وقت بگذارند. نه اینکه بگویند اسپانسر بیاورند! امروز متأسفانه هرکسی تخصص هم نداشته باشد و بتواند پول برنامه و کاری را تأمین کند میتواند وارد این میدان شود؛ انگار که از تخصص خبری نیست.
کودک ما هدف بمباران خوراکِ مسموم شبکههای ماهوارهای!
این عمو فیتیلهای تلویزیون درباره شبکه کودک گفت: در این سالهای اخیر کار جدید و شگرفی در حوزه کودک ندیدم، حتی برای کودکان، شبکه هم درنظر گرفتهاند اما آن تولید محتوایی که باید باشد، اتفاق نیفتاد. چون افراد متخصص و کاربلد حضور ندارند. من نگران این رویهام، زیرا تلویزیونهای خارجی به صورت تخصصی هدفگذاری کردهاند و بچههای ما را با بمبارانی از اندیشههای دور از فرهنگ و سبک زندگیمان تنها گذاشتهاند. کسانی که دستاندرکارند از این بمباران و خوراکهای مسموم خبر دارند، اما انگار چشمشان را میبندند و نگران آینده فرهنگ ما نیستند.
من در این مملکت بزرگ شدم و مدیون این مردمم
او در واکنش به شایعاتی که مطرح شد شما را شبکههای خارجی مثل بیبیسی دعوت کردهاند که به زودی جلوی دوربین بیگانه قرار میگیرید، گفت: این شایعات چیز جدیدی نیست، البته به ما شبکههایی که در حوزه خلیج فارس تولید محتوا میکنند پیشنهاد دادند کار کنیم که منافاتی با سیاستهای نظام ما نداشت اما مخاطب ما ایرانی است و من در این مملکت بزرگ شدم و کار یاد گرفتم و مدیون این مردمم.
چرا برخی از برنامههای تلویزیونی، دیالوگها و موقعیتهایشان ربطی به کودکان ندارد؟
فروتن در پاسخ به این سؤال که گاهی برخی از برنامههای تلویزیونی برای کودک ساخته میشود اما دیالوگها و موقعیتهایی به کار میبرند که ربطی به کودک ندارد، خاطرنشان کرد: کودک امروز با 10 سال پیش و حتی دو سال پیش فرق دارد، آنقدر توانایی و گیرایی بالایی دارد اما از این طرف باید در تولید محتوا و طراحی سناریو و فیلمنامه از کارشناسی که روانشناسی کودک میداند و تحصیلاتشان در این زمینه است، استفاده کنیم که متأسفانه عمدتاً این اتفاق نمیافتد. همیشه به سراغ ارزانترین راهها میرویم و در این مسیر کارنابلدها انتخاب میشوند مخصوصاً در حوزه بهرهگیری از نویسندگان مجرب آنطور که باید و شاید عمل نکردیم.
آرزوی عمو فیتیلهای برای تلویزیون/ مخاطبی که رفته رفته از دست میرود
وی با اشاره به اینکه نگران کودکانم و برای تلویزیون آرزو میکنم چشمانش را باز کند و ببیند چه بلایی سر مخاطبی که سالها جمع کرده آورده است، گفت: من بیشترین نگرانیام و شکسته شدن قلبم به خاطر بچههایی است که دستشان از برنامههای تلویزیونی با کیفیت کوتاه شده است. برای کودکانمان آرزوی جهان بدون استرس دارم؛ انشاالله خدا به تلویزیون رحم کند و خود تلویزیون هم به خودش رحم کند. چشمانش را باز کند و ببیند چه بلایی سر مخاطبی که سالها جمع کرده، آورده است که با این رویه، روز به روز باید شاهد از دستدادنش باشد. امیدوارم اتفاق نویی برای تلویزیون بیفتد و بفهمد مخاطبی که سرمایه اصلی این رسانه است را با غفلت در برنامهسازی درست و اصولی، آرام آرام از دست میدهد.
دورهمی مهران مدیری از شب یلدا به تلویزیون برمیگردد؟کسی برای شرکت در مسابقه تلویزیونی "ایران" پول نمیدهد/ دلیل تغییر "سام درخشانی" و تفاوت با نسخه خارجی!روایت استاد دانشگاه از تهاجم فرهنگی برنامههای کپیِ تلویزیون/ چرا صداوسیما تریبون اجرا و تبلیغ آگهیهایش را به سلبریتیها سپرد؟انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: برنامه کودک و نوجوان رسانه ملی تلویزیون برنامه کودک و نوجوان رسانه ملی تلویزیون عمو فیتیله ای تلویزیون شبکه های ماهواره ای برای تلویزیون فیتیله ای ها برای کودک برنامه ها علی فروتن بچه ها متن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۷۸۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزخرفاتی که میگویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید/ قسمتان میدهم هر روز برای کودک خود دو بیت از «بوستان» بخوانید
ماهرخ ابراهیمپور: مراسم نکوداشت دکتر اصغر دادبه، استاد بازنشستهی دانشگاه علامه و حافظشناس نامی دوشنبه ۱۷ اردیبهشت در خانهی اندیشمندان و علوم انسانی برگزار شد.
اصغر دادبه در ۱۸ اسفند ۱۳۲۵ در شهر یزد در خانوادهای ادبپرور به دنیا آمد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی به تهران آمد و بعد از دریافت دیپلم، در دانشگاه تهران در رشتهی الهیات مشغول به تحصیل شد. او کارشناسی ارشد و دکتری خود را هم در همین رشته ادامه داد. دادبه در زمان تحصیل از محضر استادان بنامی چون امیرحسن یزدگردی، مهدی حمیدی شیرازی، احمد مهدوی دامغانی و امیرحسین آریانپور بهره برد. او پس از پایان تحصیل در دانشگاههای تهران به تدریس پرداخت. از جمله تدریس فلسفهی اسلامی و ادبیات عرفانی در دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، همچنین مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال.
تحصیلکردگان قادر نیستند اشعار فارسی را درست بخوانند!
اصغر دادبه طی سخنانی در مراسم نکوداشت خود گفت: امروز تحصیلکردگان ادبیات قادر نیستند بهدرستی اشعار فارسی را بخوانند و بهدرستی شعر بسرایند. در حالی که آنها درس این رشته را در دانشگاه خواندهاند. متاسفانه در خانوادهها اصرار بر این است که همهی بچهها پزشک و مهندس شوند و آن که از همهی رشتهها رانده و مانده به ادبیات میآید که معلوم است از او چه هنری خواهد تراوید!
او افزود: همهی این مهندسان و پزشکان هم به فرنگ میروند و آن موقع فرنگی به خودش میگوید ما که به اندازهی کافی پزشک و مهندس از جهان سوم داریم که خدمت ما را میکنند پس خودمان مدیریت بخوانیم و آنها را مدیریت کنیم. در حالی که من کورهدهات یزد و کاشان را به صد سفر فرنگ ترجیح میدهم و آنچه در فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم است با هیچ چیز عوض نمیکنم. همان کورهدهاتی که حالا سعی میکنند همهی شکل و شمایلش را فرنگی کنند و خانهی بتنی بسازند و جالب اینکه وقتی بحرانی پیش میآید و ناگه زلزله درمیگیرد همان خانهی بتونی فرو میریزد و خانهی گلی بر جای خودش میماند!
این استاد برجستهی ادبیات اظهار کرد: زمانی که در موسسهی ایرانشناسی از ورودیهای دکتری مصاحبه میگرفتیم آن که از رشتهی دیگری آمده بود هم شعر میدانست هم نثر و هم... اما آن که فارغالتحصیل ادبیات بود، دریغ که چند بیت شعر نمیتوانست بهدرستی بخواند! این شیوهی انتخاب رشته که همهی گلدرشتها به رشتههای ریاضی و تجربی بروند و واماندهها به ادبیات روی بیاورند به گنجینهی فرهنگ ما ضربه میزند. فکر نکنید همه چیز در تکنولوژی خلاصه میشود، چه تمدنهایی که فرو ریختند و اثری از آنها نمانده است اما اگر ایرانی تا به امروز برجای مانده به لطف فردوسی، سعدی، حافظ و نظامی و... است.
اصغر دادبه گفت: اگر امروز در مقر سازمان ملل شعر سعدی میدرخشد، فکر میکنید اگر مشابه آن را داشتند، جایگزین نمیکردند؟ این شعر بیانگر فرهنگ ایرانی است و یک ایراندوست باعث شد که این شعر تا سازمان ملل برود. حالا امروز ما هر روز از فرهنگ خود دور و دوتر میشویم. دانشجویان ما جز معدودی بوستان و گلستان سعدی را که شیرازهی فرهنگ ما در آنها نقش بسته است حتی ورق نمیزنند. در خانوادهها از آداب ایرانی خبری نیست.
او ادامه داد: شما را قسم میدهم که هر روز برای کودک خود دو بیت از ابیات بوستان بخوانید یا دو جمله از گلستان، بهراحتی در حافظهشان جا میگیرد. میدانید من شیفتهی حافظم و همهی عمر را در حافظشناسی گذراندم، اگر حافظ نبود، سعدی بود، اما اگر سعدی نبود، حافظ هم نبود. حالا فهمیدید چرا در این صد سال این همه حمله به سعدی شد! با سعدی این ادبیات غنی در ذهن کودکانمان نهادینه میشود و در آینده این فرهنگ کلنگی نمیشود و در درون هر ایرانی زنده میماند. من به خاطر دارم پدرم که تحصیلات آنچنانی نداشت، در هر حرفش یک ضربالمثل بود، همان ضربالمثلهایی که از آن به عنوان خرد ایرانی یاد میشود و امروز کمتر کسی ضربالمثلهای اصیل ایرانی را به خاطر دارد.
این استاد بازنشستهی ادبیات دانشگاه علامه عنوان کرد: امروز در بعضی از شبکههای تلویزیون افرادی شعر میخوانند که وقتی کلمه پس و پیش و وزن مختل میشود، خودشان متوجه نمیشوند. حال آنکه مردم بیسواد قدیم اگر کلمه یک میلیمتر جابهجا میشد، وزن را تشخیص میدادند. لذا آثار فرهنگی در یک کلام «علم آدمیت است و جوانمردی و ادب» مهم است که ما چنین گوهری را فراموش میکنیم.
اصغر دادبه در بخش پایان سخنانش با اشاره به دوست داشتن ایران گفت: در هیچ دورهای هیچیک از بزرگان ایران را از یاد نبردند؛ چنانکه استاد محمد اسلامی ندوشن. مسئلهای که در تاریخ جریان داشت و نگرانی از فراموش شدن امری است که نیاکان ما همواره در تاریخ به آن توجه داشتند. لذا به مزخرفاتی که امروز میگویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید. چون اگر فردی کمی سواد داشته باشند میدانند که در دورهی فردوسی و نظامی با واژهی «ایران» به میهن مهر میورزیدند، اما در دورهی بعد به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی چنان که حماسهی بیرونی تبدیل به حماسهی درونی شد، اشاره به ایران از طرق دیگر صورت گرفت؛ یعنی «زبان ملی»، «تاریخ» و «اساطیر و حکمت ملی ایران». من از این سه ضلع به عنوان ارکان هویت ملی یاد کردهام.
او ادامه داد: حافظ لفظ ایران را به کار نبرده است، اما میسراید « کِی بود در زمانه وفا؟ جامِ مِی بیار/ تا من حکایتِ جم و کاووسِ کِی کنم» یا «که آگه است که کاوس و کی کجا رفتند/ که واقف است که چون رفت تختِ جم بر باد» پس این حس چه میشود؟! کل حکمتی که حافظ به کار گرفته، باعث شده که اشاره به میهن از طریق دو ضلع دیگر هویت ملی صورت گیرد.
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904192